وبلاگ متفکران

فرق بین باطل و شر :

در پی مفهوم شناسی کلمات قرآن این بار به سراغ کلمه ی باطل و شر رفتیم:

 

 

شر:همه می دانیم که رحمانیت خداوند کلمه ی عامه است به این معنی که مهربانی خداوند و رحمت او شامل حال همه موجودات می شود و البته معنی گسترده تر آن را از سوره ی الرحمن بخواهید. اما آنچیزی که به این بحث بر می گردد رابطه ی کلمه ی الرحمن با دیگر اسماء الهی است .علامه طباطبایی (ره)در کتاب رساله ی توحیدیه خودکلمه ی الرحمن را به طور طولی در صدر اسماء الهی قرار داده اند به این معنی که رحمت و لطف الهی جهان شمول است و هر آنچه که خداوند خلق کرده است از لطف و مهربانی خداوند خلق شده است چرا که رحمانیت خداوند مانند چتری گسترده بر عالم خلق است  بنابراین چطور امکان دارد که رحمت عام باشد ولی خداوند چیزی به نام "شر " هم خلق کرده باشد . یعنی مگر می شود که به فرض مثال من خیر خواه کسی باشم به طور تام ولی در عین حال طلب شر هم داشته باشم . این نشان می دهد که شر مخلوق خداوند نیست .پس اصلا "شر " مخلوق شده ی خداوند نیست و این تنها یک معنویت است . به عبارت دیگر "شر " تنها یک احساس است .یک چیز ماورائی است و خارج از نظام مادیات دنیا است .

در کتاب مثنوی معنوی می خوانیم که خداوند به حضرت موسی (ع) وحی فرمودند که برو بگرد و یک مخلوقی را که من زشت خلق کردم پیدا کن و برایم بیاور و حضرت موسی (ع) بر هر مخلوقی نظر کرد دید آن هم زیبایی هایی دارد و.... :

(فصلت/49)‏"لا یَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَیْرِ وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُسٌ قَنُوطٌ"انسان از دعاى خیر خسته نمى‌شود، و هرگاه شرّى به او رسد پس بسیار مأیوس و نومید مى‌شود.همه می دانیم که مس به معنی لمس کردن تنها نیست بلکه به معنی "درک " هم در قرآن آورده شده است((واقعة/79)‏"لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ"جز پاکیزگان آن را درک نکنند (دست نزنند). بنابراین شر یک احساس و یک فهم از قضایای اطراف است و قطعا اختیاری است و و بسته به بینش انسانها و نیات درونی آنها دارند  .

یک فرد می تواند از یک لیوان نیمه پر قسمت پر آن را ببیند و در نظر بگیرد و می تواند قسمت خالی و قسمت و بد یا همان شر آن را در نظر بگیرد . مثلا کسی برای ما یک خیری را انجام می دهد می توانیم مثبت نگاه کنیم و آن را خوب بدانیم و تشکر کنیم و یا می توانیم منفی بافی کنیم و آن را به بد تعریف کنیم . بنابراین مثبت اندیشی و منفی اندیشی یک اختیار است و به نفس انسانها بر می گردد .

باطل :

در تعریف باطل یک آیه ی بسیار واضح وجود دارد ،دقت کنید :

(الإسراء/81)‏"وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً"و بگو: حق آمد و باطل نابود شد، همانا باطل، نابود شدنى است.

این آیه نشان می دهد که باطل چیزی خلق شده است که وجود خارجی دارد و در جایی مستقر شده است و وقتی حق می آید آن موجود (مخلوق )حرکت کرده و می رود . به عبارت دیگر "باطل " مخلوقی مادی و بسته به مادیات دنیا است .گروهی از فلاسفه نبود حق را باطل معنی کرده اند و این تعریف قطعا با این آیه در تناقض است .چرا که اگر قرار بود نبود حق همان باطل باشد دیگر تعریف این که وقتی این می آید آن دیگری می رود مفهوم و معنایی ندارد .با یک مثال بهتر متوجه می شویم :فرض کنید در یک من یک دزد باشد !(دور از جون )وقتی من وارد خانه می شود خوب آن دزد می ترسد و فرار می کند .

حالا تصور کنید در خانه ی من کسی وجود ندارد ووقتی من می آیم !چه اتفاقی می افتد ؟!هیچی .

حالا من وقتی می خواهم این دو ماجرا را برای شما تعریف کنم چه می گویم :

حالت اول :راستی فهمیدی چی شد ؟تا من رسیدم خونه اون دزده فهمیدو از پنجره رفت .

حالت دوم : من رفتم خونه و خونه از خالی بودن در آمد !

بنابراین وقتی آیه می گوید که حق آمد (که البته حق هم در اینجا نمود مادی پیدا کرده است مگر آن را استعاره بگیریم مثل ید الله فوق ایدیهم که ید در این آیه استعاره آمده است و نعوذبالله خداوندکه دست ندارد ).به هر طریق ،چیزی آمد و چیزی رفت .

برای توضیح بیشتر معنی باطل ،ادامه می دهیم که : به آب نگاه کنید .این مایع برای تمام موجودات عالم مایه ی حیات است .اصلا وجود ما وابسته به این ماده است واگر نباشد مرگ هر موجودی حتمی است .حال تصور کنید من بجای یک لیوان آب 10 لیوان آب همزمان بخورم .چه اتفاقی می افتد !طبیعتا دل درد می گیرم . خوب سوال اینجا است ،مگر نه اینکه آب مخلوق خداوند است پس چرا ضرررش به مخلوقات دیگر می رسد ؟مگر خداوند رحمان نبود پس چرا ضررش مخلوقاتش به ما می رسد ؟چرا سیل می آید ؟چرا زلزله می آید ؟چرا قحطی و... 

جواب این است که خداوند طبق سوره ی قدر و آیه ی 3 سوره ی اعلی برای هر چیزی ظرفیتی قرار داده است (قدر)حال اگر هر چیزی خارج از ظرفیتش مورد استفاده قرار بگیرد موجب ضرر برای خودش و یا دیگران می گردد که به آن "باطل " می گوییم .بنابراین باطل همان عمل خارج از حق ما است که اثرش به خودمان بر می گردد . معده ی من یک اندازه ای گنجایش دارد وقتی خارج از آن ظرفیت غذا و آب درونش بریزم تبدیل به باطل می شود .اگر چه این باطل سبب شر هم می شود و باعث می شود من بی حوصله و عصبی و پرخاشگر باشم و منفی گرا شوم . بنابراین باطل "عمل " اشتباه است .وقتی چراگاه ها را بکنیم و چرای بیش از حد داشته باشیم بدیهی است که وقتی خداوند باران را که رحمت الهی است می فرستد تبدیل به سیل می شود و عمل باطل ما نتیجه ای ناصواب دارد . بدیهی است که وقتی صنعتی بدون توجه و همگام با طبیعت پیش نرود باعث بالا رفتن و افزایش دمای کره زمین می شود و قحطی و بالا آمدن آب دریا ها و النینو ... چیزهای دیگر اتفاق می افتد .

نتیجه :باطل باز تاب عمل اشتباه و نادرست ما است :  

(هود/16)‏"أُولئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ"(امّا) آنان کسانى هستند که در قیامت، جز آتش چیزى ندارند و آنچه در دنیا ساخته‌اند بر باد رفته، و اعمالى که انجام مى‌دهند باطل و بى‌اثر خواهد بود.

که در آیه ی فوق کلمه ی "باطل " با کلمه ی "یملون که از ریشه ی "عمل " می آید در ارتباط است .

(التوبة/34)‏یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ ..."اى کسانى که ایمان آورده‌اید! بسیارى از دانشمندان و راهبان، (با سوء استفاده از موقعیّت خود،) اموال مردم را به ناحق مى‌خورند و... .

در این آیه هم نشان می دهد که گروهی از مردم اعمالی انجام می دهند که نتیجه ی آن عمل خورده شدن اموال دیگران است (بدیهی است که مال و پول مردم را که نمی شود در دهان گذاشت و جوید !!)پس باطل همان عمل اشتباه است .

اما بشارتی وجود دارد و آن اینکه خداوند نادانی و جهالت خداوند را بخشیده است و آن اینکه حق در مقابل آن باطلی که ما انجام می دهیم قرار داده است به عبارت دیگر شفایی برای آن کارهای اشتباه ما قرار داده است که در مان آن کارهای اشتباه می باشد . مثل اینکه من بر اثر بی احتیاطی سرما بخورم ولی خدا را شکر خداوند داروهایی را در طبیعت و یا در دست اطباء قرار داده که درمان  درد من باشد . بنابراین وقتی خداوند می فرماید که باطل حتما زهوق و از بین رفتنی است((الإسراء/81)‏"وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً")

 نشان می دهد که مهربانی خداوند جهالت بندگان را پوشش می دهد و اگر کسی به دنبال درمان برود حتما راهی برای درمان وجود خواهد داشت . هر لحظه بشر تصمیم بگیرد که صنعت خود را هم تراز با طبیعت پیش ببرد قطعا شرایط دنیا و آب و هوای آن هم عوض شده و رو به بهبود می رود . بنابراین نا امید ی از باطل معنی ندارد .اما برخلاف "شر " . چون شر " یک تنتخاب اخلاقی و درونی انسانها است و خداوند انسانها را مختار آفریده است تنها راه برای رهایی  نجات از افکار و نیتهای درونی خود و یا دیگران را پناه بردن به معنویت الهی و توسل به خداوند فالق نامبرده است . این نشان می دهد که شرهایی که از دیگران به ما می رسد و نتیجه ی افکار مسموم گروهی است عمدتا شفای و علاج مادی ندارد وتنها راه آن پناه بردن به خود رب است .

(الفلق/1)‏"بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ"بگو: پناه مى‌برم به پروردگار سپیده دم.

(الفلق/2)‏"مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ"از شرّ آفریده‌هایش

(الفلق/3)‏"وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ"و از شرّ تاریکى شب، آنگاه که همه جا را فراگیرد.

(الفلق/4)‏"وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ"و از شرّ افسون‌گرانى که در گره‌ها مى‌دمند.

(الفلق/5)‏"وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ"و از شرّ هر حسود آنگاه که حسد ورزد.

وقتی فردی در درون خود و در افکار پنهانی خود حسادت به کسی دارد این ممکن است در اعمال فرد نشان داده شود ولی می تواند در اعمال هم نمود داده نشودبطوری که ما اصلا ممکن است شر بودن افکار اطرافیانمان را نفهمیم چون نمود دنیایی ندارد و بعدها به مرور ممکن است خودشان را نشان دهند. مثل کشدن امام حسین (ع) که نتیجه افکار شر از دوران حضرت علی (ع) بود که به مرور خود را نشان داده است .

به همین دلیل است که بسیار خطرناک است .شر گستردگی دارد و می تواند خود را به هر شکلی و در هر زمانی نشان دهد ولی باطل مقطعی و در یک مورد خاص است و نمود دنیایی داشته پس علاج دنیای هم دارد .

به همین دلیل خداوند آمدن شر را در شب تاریک مثال زده و نشان دهنده ی نمود نداشتن و مخفی بودن آن در لایه های فکری مردم است . در عقده های درونی انسانها .در حسادت های پنهانی افراد .

               پس پناه می برم به خدااز شرهرآن چه خلق کرده است 

                                                        صدق الله علی العظیم.

 


نوشته شده در جمعه 90/4/24ساعت 8:2 عصر توسط آ.معماری نظرات ( ) |

قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت

کد نوحه

کد مداحی